معتقدم که گیر افتادن در دام دردی تحمل ناپذیر کلید درک خودکشی است زیرا من آن را محور اصلی مسیر مشترک منتهی به خودکشی می دانم
در سه ماه اخیر بیش از هرموضوع دیگری درباره خودکشی خواندهام، درباره خودکشی مستند دیدم، درباره خودکشی موسیقی شنیدم و درباره خودکشی با آدمها صحبت کردم.
به امید اینکه شاید روزی بفهمم چرا دوستانمان یک بار برای همیشه بیمارستان را ترک میکنند و هیچ وقت برنمی گردند و مهمتر اینکه بفهمم چرا در پیشگیری از خودکشی اینقدر ناتوان و سردرگمیم.
روری اوکانر از شخصیتهایی است که این روزها مشابههای زیادی ندارد. استاد روان شناسی سلامت و رییس انجمن بین المللی پیشگیری از خودکشی که بیشتر از بیست سال در زمینه خودکشی فعالیت آکادمیک کرده اما از قضا میداند چطور ساده از وقایع روزمره بهره بگیرد تا مخاطب عمومی را با خود همراه کند
دیدگاه اوکانر در این کتاب با همه تفاسیر بر پایه یک جمله کلیدی بنا شده:
خودکشی بیشتر از اینکه میل به مرگ و لزوما حاصل از بیماری روانی باشد، رفتاری است برای پایان دادن به درد و فرار از گیر افتادن در دام درد روانی.
نیمه اول کتاب به درک بهتر از رفتار خودکشی اختصاص پیدا کرده، به خصوص اینکه خودکشی دقیقاً چه چیزی نیست.
که:
۱- خودکشی خودخواهانه نیست
۲- خودکشی راه فرار ترسوها نیست
۳- خودکشی ناشی از فقط یک عامل نیست
۴- هر خودکشیای مساوی بیماری روانی نیست
۵- خودکشی تقصیر سوگواران نیست
و نیمه دوم ارائهایاست از مدلی برای درک مراحل و اقدام موثرتر برای پیشگیری از خودکشی که اوکانر آن را IMV (الگوی یکپارچه انگیزشی-ارادی) نامگذاری میکند.
به طور خلاصه این الگو به سه مرحله کلی تقسیم میشود؛
۱-مرحله پیش انگیزشی: پیشینهای که خطر خودکشی در آن شکل گرفته مثل: ناملایماتهای سالهای اولیه زندگی ، الگوی کمالگرایی اجتماعی، سبکهای دلبستگی و یا نوع واکنش به استرسورها
۲-مرحله انگیزشی: مرحله دوم بر بروز افکار خودکشی گرایانه متمرکز است. تحت تاثیر عواملی مثل: نوع نگاه به آینده، احساس گیر افتادن و مکانیزم های حل مسئله در زمان بروز مشکل
۳-مرحله ارادی: مرحله سوم عواملی است که احتمال اقدام به خودکشی را در فردی که با افکار خودکشی درگیر است افزایش میدهد. تحت تاثیر: میزان دسترسی به ابزار، برنامه ریزی برای اقدام، سابقه رفتار مشابه، درد روانی غیرقابل تحمل و تکانشگری رفتاری.
نکته کلیدی در مرحله ارادی اینجاست که:
عواملی که به افکار خودکشی گرایانه منجر می شود با عواملی که احتمال اقدام به خودکشی یا مرگ بر اثر خودکشی را افزایش می دهد متفاوت است. صرفاً این طور نیست که افرادی که بیشتر به خودکشی تمایل دارند بیشتر احتمال دارد دست به خودکشی بزنند بلکه به نظر میرسد گروهی مشخص از عوامل ارتباطی مخصوص با اعمال خودکشی گرایانه دارند تا افکار خودکشی گرایانه.
در نهایت فصلهای پایانی به توصیههایی برای نزدیکان سوگوار از خودکشی، و همینطور نزدیکان افراد پرخطر اختصاص پیدا کرده که چگونه میتوانند به خود و اطرافیان در این مسیر پر چالش کمک کنند.
پ.ن: دکتر آذرخش مکری در یکی از ویدیوهای چنل یوتیوب، خلاصه کاملی از این کتاب ارایه میدهند که چه قصد مطالعه کردید چه خیر، میتواند در درک مفاهیم اساسی آن کمک کننده باشد.
نظرات