دانش، درمان‌گر است...

شروع مسیر یادگیری
ورود و ثبت‌نام

نگاهی به کتاب انسان پیروزمند: ده دلیل برای امید به آینده

[افراد تحت فشار و اضطراب زیاد به قوانین سفت و سخت و قابل پیش بینی نیاز دارند. آنها باید از آنچه میخواهد اتفاق بیفتد مطمئن باشند چراکه در معرض خطرند و حاشیه امنیت آنها برای خطا باریک است. آز آنسو تحت شرایط امنیت نسبی، انسانها می توانند ابهام بیشتری را تحمل کرده و به امنیت قوانین مطلق و سخت مجازات مذهبی نیاز ندارند]

در روزگاری که اخبار ناگوار از هر سو به ما هجوم می‌آورند، این تصور که دنیا به‌سرعت در حال سقوط است، به ذهن بسیاری خطور می‌کند. احساس ناامنی، بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی، و نوسانات سیاسی، همگی به ما القا می‌کنند که شاید همه‌چیز در حال بدتر شدن است. اما آیا این برداشت با واقعیت هم‌خوانی دارد یا بیشتر محصول ذهن خسته و مضطرب ماست؟

یوهان نوربرگ، نویسنده و تاریخ‌پژوه سوئدی، در کتاب تقدم آینده، کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد. او با استناد به داده‌هایی از ده محور مهم — شامل تغذیه، بهداشت، امید به زندگی، فقر، خشونت، محیط زیست، سواد، آزادی، برابری و آینده‌پژوهی — نشان می‌دهد که شرایط زندگی انسان‌ها در مقیاس جهانی نه‌تنها بهتر شده، بلکه شیب پیشرفت نیز در بسیاری از زمینه‌ها صعودی و چشمگیر است.

آمارهایی که نوربرگ ارائه می‌دهد، گاه آن‌قدر دور از تصور ذهن روزمره ما هستند که در ابتدا مقاومت در برابرشان طبیعی به نظر می‌رسد. اما حقیقت آن است که پیش از قرن نوزدهم، هیچ کشوری میانگین امید به زندگی بیش از چهل سال نداشت. در سوئدِ قرن نوزدهم، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد کودکان پیش از رسیدن به پنج‌سالگی جان خود را از دست می‌دادند؛ در حالی‌که امروز این عدد به کمتر از ۰.۳ درصد رسیده است.

در حوزه آزادی‌های سیاسی نیز، نوربرگ نشان می‌دهد که حتی دگم‌ترین حکومت‌های امروز، در مقایسه با دولت‌های دویست سال پیش، دموکراتیک‌تر و قابل‌پیش‌بینی‌ترند. این روندهای مثبت نه به واسطه اتفاق، بلکه عمدتاً به‌واسطه رشد سرمایه مادی و در پی آن، افزایش سرمایه روانی و اجتماعی شکل گرفته‌اند. انسان‌هایی که در شرایط اضطراب و ناامنی زندگی می‌کنند، به قوانین سفت و سخت نیاز دارند؛ چرا که خطای احتمالی برای آن‌ها هزینه‌ای سنگین دارد. اما در شرایط رفاه نسبی، تحمل ابهام بالا می‌رود، و میل به قوانین مطلق و مجازات‌های شدید، جای خود را به پذیرش بیشتر و انعطاف‌پذیری می‌دهد.

نقل‌قولی از فردریک باستیا، که نوربرگ نیز به آن اشاره می‌کند، به‌خوبی جوهره نگاه این کتاب را بیان می‌کند:
«از مرزی که کالا عبور نکند، سربازان عبور می‌کنند.»

این جمله نه‌تنها به رابطه میان اقتصاد و صلح اشاره دارد، بلکه نشان می‌دهد چگونه گشودگی اقتصادی می‌تواند به تحولی عمیق‌تر در سطوح فرهنگی و اجتماعی بینجامد.

البته نباید فراموش کرد که منطقه ما، خاورمیانه، در بسیاری از این روندها استثناست؛ همین امر ما را ناگزیر می‌سازد تا به‌جای اتکا به آمارهای جهانی، پژوهش‌های بومی و دقیق‌تری را مبنا قرار دهیم. در عین حال، این کتاب فرصتی است برای اندیشیدن دوباره درباره پیش‌فرض‌های ذهنی‌مان؛ فرصتی برای فاصله گرفتن از بدبینی غریزی و جایگزین کردن آن با شک‌گرایی مستند.

در نهایت، شاید بتوان گفت که نه خوش‌بینیِ خام و نه بدبینیِ مطلق، راهگشای ما در این عصر پیچیده نیست. آنچه می‌تواند عصای دست‌ ما باشد، اتکا به شواهد، تفکر انتقادی و تلاش برای دیدن تصویر بزرگ‌تر است — هرچند که آمار و داده‌ها نیز همیشه همه‌چیز را نمی‌گویند.

نظرات

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    مجموعه علمی میان رشته ای EHIA

    تا دانش روز فارغ از پیچیدگی آن ابزاری برای روشن نمودن گوشه های تاریک تفکر و زندگی بشری باشد. زیرا بیش از هرچیزی باور داریم که "دانش، درمانگر است."

    پرداخت ایمن از طریق رمزارز و ریالی

    تمام حقوق محتوایی این وبسایت برای مجموعه علمی میان رشته ای EHIA​ محفوظ می باشد.